Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-05-02@17:53:37 GMT

عزل امیرکبیر و قصۀ پُرغصۀ توسعه در ایران

تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۲۲۹۵

۱۲ آبان یادآورِ سال‌روزِ عزلِ میرزا تقی‌خان فراهانی (در کتاب اسناد و نامه‌ها: آشتیانی) ملقب به اتابک‌اعظم و مشهور به امیرکبیر از صدارتِ عظمای ایران است (۱۸۵۱ میلادی) (تاریخ عزل البته هم ۱۲ آبان -دوم نوامبر- ذکر شده و هم ۱۲ نوامبر یا ۲۲ آبان) و به تاریخ هجری قمری محرم ۱۲۶۸ هجری قمری. (‌تاریخ دست‌خط عزل ۲۰ آبان و تاریخ دل‌جویی شاه ۲۴ آبان است).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایران اکونومیست، عصر ایران نوشت: « جدای این که ۱۲ یا ۲۰ یا ۲۲ آبان باشد نقل یک داستان تاریخی مناسبت دارد تا بدانیم عزل و نصب‌ها دایره‌ای فراتر از زندگی و سرنوشت خود فرد داشته‌اند و به رفتن مقامی و صاحب منصب‌شدن دیگری محدود نمی‌مانده و چه بسا مسیر زندگانی مردمان و حتی کشور  را به کلی تغییر می‌داده و بر سرنوشت کسانی که هیچ نسبتی هم با قدرت و سیاست نداشته‌اند نیز تأثیر می‌گذاشته است. فراتر از آن تا بدانیم از توسعه به مثابه فرآیندی که در ۱۵۰ سال اخیر افتان و خیزان در کشورهای دیگر جریان دارد چه قصۀ پر غصه‌ای در این سرزمین ساخته هر چند رفتن امیرکبیرها و آمدن میرزا آقاخان نوری‌ها خود تلخ‌ترین بخش تاریخ ماست.

به این بهانه نقل نوشته‌ای از ابوالحسن فروغی معلم دارالفنون و برادر محمدعلی فروغی (ذکاء الملک) در مجلۀ یغما (‌سال بیستم/ شمارۀ نهم/ آذر ۱۳۴۶ خورشیدی) از هر حکایت دیگر مناسب‌تر است.

البته اگر نام نویسنده ابوالحسن فروغی نبود و اگر منبع، مجلۀ معتبر یغما نبود و دو سه سال قبل همین حکایت را از زبان شخصیت موجه و محترمی در آیین‌بزرگ داشت مصطفی عالی‌نسب نشنیده بودم در صحت آن تردید داشتم و افسانه می‌پنداشتم  اما سید علی آل‌داوود نویسنده و تدوین‌کنندۀ کتاب «اسناد و نامه‌های امیرکبیر» هم به اعتبار مجلۀ یغما و فروغی آن را در فصل « داستان‌های تاریخی دربارۀ امیر کبیر» نقل کرده است. بی هیچ توضیح دیگری داستان از این قرار است:

   شخصی از اعیان، که گویا در اوانِ سلطنت ناصرالدین‌شاه وقتی در اصفهان بوده برای یکی از دوستان حکایت کرده روزی در باغِ دیوان‌خانۀ اصفهان، جلوِ عمارتِ مشهورِ چهل‌ستون به اتفاق چند نفر دیگر به انتظاری نشسته بودیم. گدای کور و پیری عصا زنان پیدا شد و به طرزی سؤال [گدایی] کرد که مود توجه و رقّت، آمد.

  هر کس چیزی داد و یکی دو قِرانی در دست بیچاره فراهم شد. پس سائل کور گفت: آقایان! شما وجهِ معاشِ امروز و امشب مرا کرامت کردید و نقداً از تلاشِ روزیِ یک روزه فراغتم دادید. می‌خواهید در این فراغت، برای شما قصه ای بگویم؟ گفتیم: بگو!
 
   گفت: «‌من مردی دوات‌گر و بینا بودم و در همین شهر در بازار دوات‌گران دکانی داشتم. یک روز غفلتاً دیدیم مأمورین حکومت آمده تمام دوات‌گران [سازندگان اشیای فلزی‌] را به حضور حاکم می‌خوانند و در این امر جدّ کامل دارند؛ چندان که موجب اضطراب شد. لیکن چون چاره از اطاعت نبود، دکان‌ها را بستیم و همه از استاد و شاگرد روانه شدیم. ما را به هیأتِ اجماع ( همه‌ با هم) به محضر حکومت درآموردند. حاکم گفت: کلیۀ دوات‌گران، همین جماعت‌اند و دیگر کسی باقی نیست؟ گفتیم: نه. پرسید: شاگردان نیز همراه‌اند؟ گفتیم: بلی. گفت: ایشان مرخص‌اند، بروند. شاگردان رفتند. دیگربار حاکم گفت: استادان در میان خود آنها را که استادترند جدا سازند. چنین کردیم. باز فرمود: منتخبان بمانند و دیگران بروند. چون رفتنی‌ها رفتند به باقی‌ماندگان گفت: شما نیز همان کار کنید و این نخبه‌چینی تکرار یافت تا تنها من و یک نفر از همکاران به جا ماندیم. به ما نیز فرمود: شما هم استادتر را معلوم دارید. فوراً رفیق‌من به من اشاره کرد و گفت: این، استاد تمام ماست و من هم شاگرد اویم. پس آن رفیق را نیز مرخص کرد . رو به منِ آواره گفت: امیر [میرزا تقی‌خان اتابک اعظم] تو را به تهران خواسته است. آنگاه فرمود تا وجهی برای خرج سفر پیش من گذاشتند و گفت: باید هر چه زودتر به راه افتی. من بی آن‌که بدانم مقصود چیست با اندیشۀ بسیار و رُعبی که از اسم امیر در دل‌ها بود به تهران شتافتم و به درگاه امیر رفتم و عریضه‌ای که حاکم اصفهان نوشته بود نشان دادم. چون عریضه به عرض امیر رسید مرا به حضور خویش خواست. لرزان به آن محضر باشکوه درآمدم. فرمود: از کجایی و چه کاره‌ای؟ عرض کردم از اهالی اصفهان و استادِ دوات‌گَرَم. فرمود رفتند و از صندوق‌خانه چیزی نادیده آوردند و پیش من گشودند. بعداً دانستیم نام آن چیز سماور است و بیشتر در پختن چای به کار می‌آید.

   چون سماور گشوده شد و من آن را درست دیدم، امیر فرمود: می‌توانی نظیر آن را بی کم‌وکاست بسازی؟ عرض کردم: بلی. فرمود کوره‌زدن و فراهم‌آوردن اسباب و ساختن یک نمونه چقدر مخارج دارد؟ 

   مبلغی گفتم. فرمود تا فوراً حاضر ساختند و امر کرد تا محلی برای کوره‌بندی دادند و از هر جهت مساعدت کافی کردند. نظیر سماور را در چند روز ساختم و به خدمت امیر برده، دید و تحسین بلیغ کرد و منشی را پیش خواند.

   در همان مجلس، فرمانی نگاشتند که مدت ۱۰ سال ساختن سماور، مخصوصِ این استاد است و حکمی به حاکم اصفهان نوشتند که مبلغ صد تومان برای ساختن کوره و دکان و تهیۀ اسباب در وجه فلان بپردازید و اور ا در حمایت دولت، از هر گونه مزاحمت آسوده دارید تا با خیالِ فارغ، سماور بسازد و به معرض فروش بگذارد. پس این حکم و فرمان به دست من داد و مرا با خرجِ بازگشت، اجازۀ مراجعت بخشید.

   بعد از آن دورۀ رعب و تشویش، با دلِ شادمان به اصفهان آمدم و حکم را به حاکم نمودم [نشان دادم]. بی‌درنگ، نقد معهود پرداخت شد و هر گونه همراهی به جای آوردند. دکانی وسیع و مناسب گرفتم و به ساختن کوره و تهیۀ لوازم پرداختم. اما هنوز موقع شروع کار نرسیده بود که بار دیگر مأمورین حکومت آمدند و گفتند: امیر عزل شد. آن صد تومان را بی‌کم وکاست رد کن! به لابه گفتم آن مبلغ را به مصرف همان‌که می‌بینید رسانیده‌ام و نقد ندارم. مهلتی عطا شود تا مشغول کار شوم و نقد منظور را از این طریق جمع آورم و ادا کنم. اما کسی گوشِ الحاح به من نداد. دکانم را خراب کردند و آنچه در دکان و خانه داشتم بردند  و چون به ادعای ایشان باز چیزی از صد تومان کم ماند، روزها مرا در شهر گردانیدند و در سر بازارها و گذرگاه ها چوب بر سر و روی من زدند که مردم بازاری و راهگذار به رقت آیند [دل‌شان بسوزد] تا به این شکل کسر نقدی که می‌خواستند گرد آمد اما هر دو چشم من از این صدمه کور شد. از آن روز ناچار گدا و سائل به کف شدم و به روزگاری افتادم که می‌بینید.»

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: میرزا تقی‌خان امیرکبیر

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: میرزا تقی خان امیرکبیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۲۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اصل شایسته سالاری باید در مراکز علمی حاکم باشد

ایسنا/آذربایجان شرقی نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی گفت: در حوزه و دانشگاه‌ باید علم و دانش و رتبه علمی حرف اول و آخر را بزند و اصل شایسته‌سالاری در مراکز علمی حاکم باشد.

حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی آل هاشم، در دیدار با اساتید مدارس حوزه علمیه تبریز، ضمن تبریک روز معلم به اساتید اظهار کرد: عدم تبعیض در مراکز علمی موجب افزایش انگیزه و دل گرمی اساتید می‌شود. 

وی با بیان اینکه معلمی شغل انبیاست، از اساتید خواست در کنار علم به تزکیه، تربیت و اخلاق توجه ویژه‌ای داشته باشند و دانشجویان را باشعور و آگاهی تربیت کنند. 

امام جمعه تبریز با اشاره به اینکه معلم می‌تواند به آگاهی نسل جوان عمق ببخشد و جامعه را به سمت سعادت هدایت کند، بیان کرد: بایستی احترام، ادب و اخلاق در حوزه و دانشگاه حفظ شده و ارتقا یابد و به جامعه تسری پیدا کند. 

آل هاشم خاطرنشان کرد: معلمی یکی از صفات خداوند است و معلمان آن چیزی که بیان می‌کنند تجلی علم حق است. 

وی با اشاره به اینکه معلمان فارغ از مسائل مادی دنیوی با عشق و علاقه فعالیت می‌کنند و بسیار ارزشمند هستند اظهار کرد: همواره باید معلم و استاد مورد تکریم قرار گیرند و انتظار ادب و حسن خلق را از جامعه و نظام آمورشی دارند. 

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی دفتر امام جمعه، نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی تأکید کرد: تمامی مراکز علمی بایستی طرح و برنامه علمی برای تحقق شعار سال" جهش تولید با مشارکت مردم" داشته باشند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ارتش ایران در اوج آمادگی و اقتدار است
  • اصل شایسته سالاری باید در مراکز علمی حاکم باشد
  • تصادف ۲ خودرو در آزادراه امیرکبیر با ۷ فوتی و مصدوم
  • واکنش ایران به بیانیه امیر کویت در سفر به مصر درباره میدان آرش
  • اجازه نمی‌دهیم حاشیه بر شهرداری و شورای شهر زنجان حاکم شود
  • اسبقیان: فدراسیون شطرنج با حضور پریدر در مسیر رو به رشدی قرار گرفته/ آرامش خوبی در این رشته حاکم است
  • سربازان وظیفه، تنها تماشاگران امشب فوتبال ایران
  • بی عدالتی در حوزه‌های انتخابیه حاکم شده است
  • حرکتی بزرگ برای تجاری‌سازی دستاوردهای علمی دانشگاه امیرکبیر
  • امیر جدیدی در نقش منصور بهرامی ایفای نقش می‌کند